نتایج جستجوی عبارت «غلامرضا جمشیدی دبستان فرهنگ مدرسه ولی‌عصر(عج) مسجد جامع کبیر طریق‌القدس آزادی بستان دبیرستان شهید بهشتی 4/12/1362 والفجر 8 27/11/1364 فاو ـ ام‌القصر» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید غلام حسین نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
بسم‌الله الرحمن الرحیم هر ذره‌ذره وجود من دارد هوای حسین             چون اقتدا کردم به آن ندای حسین برگرد شمع وجود هر شهید رزمجـــــو               می‌گردم و می‌جویم آن سرای حسین چرا از شهادت بترسیم؟ مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. خداوندا! می‌خواهم وصیت‌نامه بنویسم اما خود فکر می‌کنم چه بنویسم، چه بگویم، چه خطاب کنم به شما مردم مسلمان. آیا وصیتی که می‌کنم برای رضای توست...
برادران گشتی عراق
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها ‌می‌کردند. تا بچه‌ها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود‌. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمی‌کردند. برخی...
مگس و مجس
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچه‌ها دو سرباز عراقی را به اسارت می‌گیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه می‌دارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع می‌کنند ‌‌با ‌ اسیران مکالمه کردن.‌ به آنها محبت کرده و به شوخی کردن می‌پردازند‌، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف می‌کرد و می‌گفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی‌‌ می‌گفت: "مجس" و همه می‌خندیدند. موقعی که می‌خواستند...
دوک نخ ریسی و کالک عملیات
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلی‌برد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که می‌روند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید می‌نمود، گفت: خدا...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید علی اکبر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که درراه خدا کشته شدند، مرده‌اند؛ بلکه آن‌ها زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. شب جمعه است، شب رحمت خداوند بر بندگانش، آن‌هم نزدیک ماه رجب، یعنی ماه مولا علی (ع). خدایا! تو را به عظمت این شب قسم می‌دهم. خدایا! تو را به بزرگی این ماه و به آبروی علی (ع) قسمت می‌دهم که در این موقع حساس و مقدس، گناهان مرا...
به یاد شهید سعید شاهدی و آزاده سید محمد کاظم ابطحی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ای شــــاهــدی ای دل ربـــــــــا ای لاله سرخ خدا یاد تو آتش می زند بر جسم ما بر جان ما ای گلبن باغ رضـــا ای هدیه راه خـدا ای باغ جنت را صفا ای‌ گوهر درج وفـا ای شاخص ایمان ما ای شـــــاهـدی ای دلــربــــــــا ای لاله سرخ خدا یـاد توآتش می زند برجسم ما بر جان ما سرو دلارای جنـــان ماه درخشان زمـــان هم دلستان هم پرتوان شوکت‌ فضا گنج ‌گران میزان عشق پیمان ما ای شـــــــاهدی ای دلـــــــــــربا ای لاله سرخ خـدا یـاد تو آتش می زند برجسم ما بر...
سردی مزاج و مسقطی لاری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب حدود ساعت 12، زمانی که گردان در پادگان امام خمینی‌(ره) اهواز مستقر بود، آقای غلامرضا نصرتی 1 به سراغ ما آمد و گفت: من دلم هوای مسقطی لاری کرده است. به او گفتیم: این موقع شب مسقطی لاری کجا بود؟ اما او منصرف نشد و اصرار داشت که مسقطی لاری می‌خواهم. تعدادمان 4 نفر بود. قرار شد به دو گروه دو نفره تقسیم شویم و قرعه کشی کنیم و قرعه بنام هرگروه افتاد به سراغ برادران...
بمناسبت شهادت حمید مستفیضی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شد مستفیضی مستفیض از فیض یزدان مظلوم ما ای مستفیضی ای دلاور کردی شهادت انتخاب و ره سپردی در راه دین جانت فدا شد افتخارت درکربلای میهن و هنگامه فجر همچون ستاره نعش توغلطان بخون شد قابیلیان این ناکسان نا مسلمان رخسار گلگون ترا با خون بشوئیم ما حجله عیش ترا با گل بپوشیم ای خون تو روشنگر دلهای سوزان گشتی رها ازقیدها آزاد گشتی اکنون که در راه خدا گشتی تو قربان راه تو راه ما بود...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید شهرام (ابوذر) دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد شهرام(ابوذر) دهقان »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، یقاتلون فی سبیل‌الله فیقتلون، و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوریه و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. (سوره توبه – آیه 111 ) خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید فرج الله یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرج الله ياراحمدي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین باموالهم و انفسهم بان لهم الجنه خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده است. در زندگی، افکار و اعمال روزمره انسان معامله است و رد وبدل، و خوشبخت کسی است که بداند با چه کسی معامله می‌کند و برای چه معامله می‌کند. جنسی که می‌خرد چیست و در مقابل آن چه می‌خواهد بدهد. چه خوش است وقتی که انسان بخواهد با خدای خود معامله‌ای را انجام دهد،...